سلام
مثل اینکه بلاگفا درست شد . این آدرس من اونجاست اگه دوست داشتین بیاین اونور .
اینجا رو هم نگه میداریم اگه قاط زد دوباره برگردیم همینجا .
مثل مرفهین بی درد که دوتا دوتا خونه دارن !!!!!
منتظرتونم ...
سلام
امروز فیلم روز روشن رو دیدم . بد نبود ، بیشتر خوب بازی میکردن . اما ارزش دیدن رو داره .
خبری نیست . همه چی آرومه . حتی دل من . دیگه برای کسی تند تند نمی زنه . آرومه آرومه .
هیجان نداره برای دیدن کسی . نه اینکه تنها باشه ، نه ؛ دیگه عاشق نیست . جفتشو عوض کرده .
دیگه تو زندگی من استرس دیدارهای یواشکی نیست . دیگه گریه و غصه نرسیدن نیست .
دیگه هیچ چیز غیر قانونی نیست .
دیگه از آغوش گرم و پر از عشق خبری نیست . عوضش یه آغوش امن و مطمئن اومده .
درسته اون عشق و احساس های تند و تیز وجود نداره ، اما یه عالمه آرامش و اطمینان جاشو گرفته .
همدم جدیدی که تو این یکسال خودشو همه جوره ثابت کرده .
ثابت کرده شریک شادی ها و رفیق غم و غصه هاست .
شاید هنوز گوشه دلم جای خالی عشق رو حس میکنم اما یه دنیا آرامش دارم .
اینجور آرامش ها خوبه یا بد ؟؟؟
همدم جدیدم رو دوست دارم . عاشقش نیستم ولی دوسش دارم . خیلی زیاد ...
عشق را با هرکس تجربه نکن .
صبر کن ... سالهای سال....
آنقدر صبر کن تا کسی را بیابی که رنج هایت را از چشمانت بخواند
تورا برای جوانی و صورت و بدنت نخواهد .
تورا برای تو بخواهد...
تورا عاشقانه بخواهد ...
خوراک نوشت امروز :
صبحانه : قهوه 2 + نصف سیب 35
ناهار : 10 ق پلو 400 + سه ق بورانی بادمجان 90
شام : 5 ق پلو 200 + سه ق بورانی بادمجان 90
میان وعده : انگور 50 + چای با شکلات 15 + انبه 60
جمع : 942
بوسسسسس
سلام
میخواستم تمرین کنم چجوری تو بلاگ اسکای عکس آپلود کنم ، گفتم چه بهتر که عکس یکی از هنرهای بیشمارمو
براتون بزارم !!!!!!! کاملا هم رژیمی!!!!
امروز تو مترو از قسمت مردونه یهو یه صدای جیغ بنفشششش اومد . خانمه فریاد میزد تو به من دست زدی !!!
یه آقایی هم میگفت نخیرررررر من فقط شمارو لمس کردم ( خوب چه فرقی میکنه برادر من ؟؟!!!! ) باز خانمه
میگفت تو دست زدی به باسن من . اونم خیلی مودب و خونسرد میگفت عرض کردم که خواهر من ، من فقط
چون فشار زیاد بود خوردم به شما . باز خانمه : نخیرررر مرتیکه تو محکم لپ باسن منو گرفتی . آقا : من داشتم
می افتادم شمارو گرفتم !!!!!!! خداروشکر مردم جداشون کردن وگرنه خانمه بقیشو هم تعریف می کرد !!!
خوب آخه عزیز من بیا تو قسمت مخصوص خانمها سوار شو . چه کاریه تو این شلوغی مترو میری وسط مردا ؟
خوراک نوشت دیروز :
صبحانه : قهوه 2 + شکلات تلخ 15
ناهار : نون لواش + 2 قوطی کبریت پنیر 250
شام : 15 ق آش 300+ یه دونه کوکو سیب زمینی 200
میان وعده : زردالو 20 + چای با شکلات 15 + آلبالو 60
جمع : 862
بوسسسسس
سلام
وبلاگ قبلی کلا قرار بود رژیمی باشه ولی پای خاطرات هم وسط کشیده شد .
ولی طبق روال قبل از امروز خوراک نوشتمو اعلام میکنم . و بازم خاطراتمو مینویسم .
خلاصه مطلب این بود که 79 کیلو بودم با سابقه چند سال رژیم ناموفق .
پارسال دی ماه شکممو عمل کردم و صاف شدن شکم انگیزه ای شد برای درست رژیم گرفتن .
وقتی اینجا مینویسم انگار انگیزه بهتری دارم .
البته بگم که دوستای خوب رژیمی تو وبلاگ و یه گروه تلگرامی خیلی تاثیر داشتن . امیدوارم دوستای وبلاگیمو
پیدا کنم . اکثرا بلاگفایی بودن که اونم داغون شد .
از 79 رسیدم به 68 . ولی وبلاگمو که از دست دادم انگار کنترل شکمم رو هم از دست دادم !!!!!!
وزن روز 4 شنبه 70.800 بود . قراره شنبه به شنبه فقط وزن کنیم ولی من طاقت ندارم و زود زود وزن میکنم .
خوراک نوشت دیروز :
صبحانه : قهوه 2 + شکلات تلخ 15
ناهار : 7 ق پلو 280 + 2ق قورمه سبزی 90
شام : 3ق لوبیا پلو 150
میان وعده : زردالو 20 + چای با شکلات 15 + یه لیوان ذرت بوداده 60
جمع : 632
البته طبق گفته سرگروه رژیم ، کالری نباید زیر 1000 باشه ولی خوب بخاطر ماه رمضان محدودیت دارم تو خوردن .
ضمن اینکه وقتی گرمم میشه دلم اصلا غذا نمی خواد .
سرگروه ما یه خانم خیلللللللی چاق بوده که یکساله شده یه مانکن خوشگل و جوون . نکته های خوبی بلده
در مورد غذا خوردن . اگه رژیمی هستین بگین ازش میپرسم .
مثلا یه چیز جالب که ازش یادگرفتم اینه که وقتی غذا پلو خورش هست برنج بیشتر و خورش کمتر باید باشه .
برعکس چیزی که من فکر میکردم اگه خورش خالی بخورم بهتره تا برنج .
یا باوجود اینکه کالری شکلات تلخ یا خرما و عسل از یدونه قند بیشتره ، بهتره بجای قند و شکر از اونا استفاده بشه .
برا آرزوی موفقیت کنین دوستای خوبم .
هزارتا بوسسسسس برای شما
** بهم یاد بدین از برچسب چجوری استفاده کنم لطفا . کلا کارش چیه ؟؟؟ مرسی
سلام
امروز صبح خبر اعدام رضا قرایی رو خوندم هرچند که بعدش تکذیب شد . یکی از قوی ترین مردان ایران یا
همون مردان آهنین که سر یه اختلاف حساب با چند نفر در گیر شده و با قمه یکی رو بقتل رسونده و انگشتهای
دست یکی دیگرو قطع کرده . من جزو اون دسته از آدمایی نیستم که با اعدام مخالف باشم چون اعتقاد دارم
اعدام حق یه عده ایه . مثلا قاچاقچی ها یا متجاوزین یا قاتل های زنجیره ای . ولی نه اینجور قتل هایی که
سر دعوا و درگیری پیش میاد . چون معمولا قصد قتل و آدمکشی ندارن . در هر حال از تکذیب خبر خوشحال شدم .
نه بلدم نه میخوام که در مورد این موضوع بحث کارشناسی کنم . اما چیزی که خیلی ناراحتم کرد این جمله بود
که برادر این مرد آهنین ازش نقل قول کرده " اون حق نداره به من زور بگه " .
چی باعث میشه ما آدما انقدر حس برتری نسبت به هم داشته باشیم ؟ چندتا خانواده باید بخاطر گردن کلفتی
یه آدم داغدار بشن ؟ غیر از اینه که چون این آقا احساس قوی بودن میکرده دیگرون رو محق نمی دونسته که
بهش اعتراض کنن حالا حتی به ناحق ؟ چی باعث میشه به خودمون اجازه حمل قمه و چاقو بدیم ؟
پهلوونی یعنی چی ؟ پهلوون یعنی کی ؟ فقط هرکی بازوش و گردنش کلفت تره ؟ غیر از اینه که الان یه خانواده
عزادار فرزندشونن و اگر خدای نکرده حکم اعدام اجرا بشه خانواده خودش هم داغدار میشن ؟ که احتمال اجرای
حکم هم خیلی زیاده چون طبق معمول اینترنت پرشده از این بحث که چرا قاتل روح اله داداشی در عرض دوماه
اعدام شد و رضا قرایی هنوز نه . و این موضوع رو ربط می دن به سیاست و ...
یا اینکه دوباره از یه قاتل قهرمان سازی میکنن و نمک به زخم خانواده مقتول می پاشن تا اونا گذشت نکنن .
و قصه شهلا و کبری و دلارام و ریحانه و ... دوباره تکرار میشه .
خیلی تلخه خیلی... انگار جون آدما بی ارزش شده . هم برای اونی که قمه و چاقو حمل میکنه تا ابراز وجود کنه
هم برای ما مردم که دنبال داستان سازی و سرگرمی هستیم از وقوع این اتفاقا تو کشورمون .
کاش انتخاب مردان آهنین ما هم مثل انتخاب دختر شایسته بود که حداقل غیر از چشم و ابرو و قد و بالا به
توانایی ها ، تحصیلات ، کارهای خیر انجام شده و خیلی چیزای دیگه امتیاز میدن .
کاش معیار انتخاب قوی ترین مرد هم بجز زور بازو ، مرام و اخلاق پهلوونی بود .
دلم گرفته ...
دلم برای اشکهای خانواده مقتول گرفته .
دلم برای اضطراب و دلهره خانواده قاتل گرفته .
دلم یه عالمه گریه میخواد ...